مردي براي ديگري شكايت مي كرد، "من مردي بيچاره و فقيرم، هيچ چيز ندارم."
پس مرد دومي گفت، "اگر فقير هستي، مي تواني يك كار بكني: من چشم راست تو را مي خواهم. پنج هزار روپيه برايش مي دهم. بيا اين پنج هزار روپيه را بگير و چشم راستت را به من بده." و مرد اولي گفت، "اين خيلي سخت است. من نمي توانم چشم راستم را بدهم." پس آن مرد ديگر پيشنهاد ديگري داد: "پس من ده هزار روپيه براي هردو چشمت مي دهم." بازهم مرد اولي پاسخ داد: "ده هزار روپيه! ولي بااين وجود من نمي توانم چشمانم را بدهم."
در اينجا مرد دوم پيشنهاد ديگري داد: "من پنجاه هزار روپيه مي دهم تا زندگيت را به من بدهي." اولي گفت، "ولي اين غيرممكن است! من نمي توانم زندگيم را بدهم." در اينجا مرد دوم گفت: "اين نشان مي دهد كه تو خيلي چيزهاي باارزشي داري: دو چشم داري كه آن ها را ده هزار روپيه نمي فروشي و زندگيت را داري كه حاضر نيستي آن را هم به پنجاه هزار روپيه بفروشي ، و آنوقت مي گفتي كه هيچ چيز نداري!"
سلامتي بزرگترين ثروتي است كه پروردگار رايگان در اختيار هر يك از ما به وديعه گذاشته،{{ بيشتر قدر اين ثروت را بدانيم }}، كسانيكه به ظاهر داراي نقصهايي هستن در وجودشان قدرتها و زيباييها و استعدادهايي دارند كه افراد بظاهر سالم فاقد آنها هستند، بطور مثال افراد ناشنوا دراري حس لب خواني دارای قدرت دركي هستند كه ديگران قادر به درك آنها نيستندو حتي افرادي كه عقب افتادگي ذهني ظاهري دارند قدرت بخشش و سادگي و روحي بزرگ هستند كه در كمتر فردي ديده و حس ميشه..
فراموش نكنيم كه:(( خدا گر ز حكمت ببندد دري ، به رحمت گشايد در ديگري ))، داده هايش نعمن است و نداده هايش بيشك حكمتي كه در فهم ما نگنجد..." پروردگارا "هزران هزار بار ترا سپاس.
نظرات شما عزیزان: